حقوق، براي زمان جنگ قواعد مخصوصي را پيشبيني كرده است
کارکردهاي حقوق بينالملل بشردوستانه
وقتي آتش جنگ شعله ور مي شود، اخلاق به يك سو ميرود و ارزش جان انسانها نا ديده گرفته مي شود. جنگهاي جهاني مصداق جنگهاي غيرانساني هستند، اما برخي در اين هنگام هم به دنبال آن هستند كه بعضي از اصول اوليه اخلاقي مورد توجه قرار بگيرد و ناديده گرفته نشود. اين اصول اخلاقي، با عنوان حقوق بشردوستانه در حقوق بينالملل مورد بررسي قرار ميگيرد. در ادامه به حقوق دوران جنگ نگاهي دقيقتر مياندازيم.
جامعه بشري همواره از درگيريهاي مسلحانه رنج برده است. درگيريهايي که سرانجامشان مرگ و رنج انسانهاي بيگناه را به همراه دارند. در اين زمينه حقوق بينالملل بشردوستانه مطرح شد که يکي از شاخههاي اصلي حقوق بينالملل عمومي است. حقوق بينالملل بشردوستانه به تعريف کميته بينالملل صليب سرخ، «مجموعه قواعد مربوط به زمان جنگ است که هدف از اين قواعد، يکي حمايت از افرادي است که در زمان جنگ در مخاصمه شرکت نکرده اند يا آن را ترک کرده اند و ديگري محدود کردن روش و وسايلي است که در جنگ به کار گرفته ميشود». در واقع هدف اصلي اين حقوق، پيگيري و محدود کردن آلام بشري در طول درگيريهاي مسلحانه است. بايد توجه داشت كه اجراي واقعي و موثر حقوق بشر بيش از هر چيز مستلزم آن است كه يكايك افراد به حقوق خود و ديگران آگاهي يابند و بدين ترتيب بتوانند حفظ و رعايت آن ها را خواستار شوند. بنابراين شناساندن حقوق بشر و راه هاي حمايت از آن ها، يكي از پيش شرطهاي ضروري براي جلوگيري از زيرپا گذاشتن اين حقوق است.
تاريخچه
اين انديشه ابتدا توسط فردي به نام هنري دوان
(Henri Dunant) مطرح شد. دوان که خود تجربه حضور در جنگ را داشت در کتاب خاطرات جنک سولفرينو که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد، پيشنهاد تشکيل انجمنهاي ملي براي مراقبت از بيماران و زخميهاي جنگ بدون توجه به نژاد، مليت و يا مذهب آنان را داد. وي همچنين خواستار تدوين معاهدهاي شد که دولتها با امضاي آن اين انجمن را به رسميت بشناسند. دوان توانست در ادامه تلاشهاي خود کميته بينالمللي کمک به مجروحان را تاسيس کند که نام آن به کميته بينالمللي صليب سرخ تغيير يافت. اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که وقوع برخي درگيريهاي مسلحانه بر توسعه و تکامل حقوق بينالملل بشردوستانه تاثير بسيار داشت. مثلا استفاده از سلاحهاي شيميايي و گازهاي سمي و بدرفتاري با اسراء در اولين جنگ جهاني زمينه تصويب معاهدات 1925 راجع به منع کاربرد گازهاي خفهکننده و سمي و کنوانسيون 1929 راجع به رفتار با اسراي جنگي را فراهم آورد و بالاخره تصويب کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو 1949 پاسخي به فجايع دومين جنگ جهاني بود. در سال ۱۸۶۴ کنوانسيون ژنو، حقوق بشر دوستانه معاصر را پايهگذاري کرد. با گذشت زمان درگيريهاي مسلحانه اثرات گستردهاي بر توسعه حقوق بشر دوستانه داشتند. جنگ هاي اول ودوم جهاني هر دو سبب تصويب معاهدات جديد شدند تا سرانجام در سال ۱۹۴۹ چهار کنوانسيون به تصويب رسيد که به کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو معروف شدند. در واقع امروز اين چهار کنوانسيون به علاوه پروتکل الحاقي که در سال ۱۹۷۷ به تصويب رسيد اسناد و منابع اصلي حقوق بشردوستانه را تشکيل مي دهند.
حقوق بينالملل بشر دوستانه و حقوق بشر
هر چند حقوق بينالملل بشردوستانه و حقوق بشر مکمل يکديگرند و هر دو از فرد حمايت ميکنند، اما تفاوتهايي را ميتوان بين اين دو ذکر کرد، از جمله اين که حقوق بشردوستانه در موقع درگيريهاي مسلحانه اعمال ميشود، در حالي که حقوق بشر يا حداقل بعضي از اين حقوق مربوط به زمان صلح و جنگ است. همچنين ميدانيم که حقوق بشر در صدد جلوگيري از رفتار مستبدانه دولتها بر اشخاص است ، در حالي که حقوق بشر دوستانه در درجه اول در صدد حمايت از غير نظاميان و تنظيم روشهايي براي هدايت عمليات نظامي است. بايد خاطرنشان كرد كه پيدايش حقوق بشردوستانه موخر بر حقوق بشر بوده است.
حقوق بينالملل بشردوستانه و حقوق جنگ
هرچند عدهاي اين دو اصطلاح را به جاي هم به کار ميبرند، اما همان طور که اساتيد حقوق نيز اذعان داشتهاند: «حقوق بشردوستانه در واقع بخشي از حقوق جنگ به شمار ميرود و آن مجموعه قواعد حقوق بينالملل حاکم بر زمان جنگ است که عمدتا جنبه حمايتي دارد، حال آن که بخش ديگري از حقوق جنگ به تبيين قواعد مربوط به جنگ ميپردازد، مانند مضمون حقوقي مقابله به مثل مسلحانه، آغاز و پايان جنگ، تعيين عرصه مخاصمات، بيطرفي و...».
بنابراين محدود کردن حقوق جنگ به حقوق بشردوستانه صحيح به نظر نميرسد.
کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو
امروزه کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو به علاوه دو پروتکل الحاقي منابع اصلي حقوق بينالملل بشردوستانه را تشکيل ميدهند. نخستين کنوانسون ژنو (۱۹۴۹)، از مجروحان و بيماران نيروهاي مسلح در ميدان نبرد حمايت ميکند.
دومين کنوانسيون ژنو (۱۹۴۹)، از مجروحان، بيماران و
کشته شدگان نيروهاي مسلح در دريا حمايت ميکند.
سومين کنوانسيون ژنو (۱۹۴۹)، مربوط به رفتار با اسيران جنگي است و چهارمين کنوانسيون، مربوط به حمايت از افراد غيرنظامي در دوران جنگ است. (اغلب کشورهاي عضو سازمان ملل از جمله کشور ايران به اين کنوانسيونها ملحق شدهاند).
با اين حال، در اين کنوانسيونها به بعضي زمينهها مانند نحوه هدايت مخاصمات و حمايت از غيرنظاميان در برابر آثار مخاصمات بيتوجهي شده بود. در نتيجه براي تکميل اين اسناد تصميم گرفته شد تا متون جديدي به صورت پروتکلهاي الحاقي به تصويب برسد و سرانجام در سال ۱۹۷۷ اين امر محقق شد. با تصويب پروتکل اول غيرنظاميان در درگيريهاي مسلحانه بينالمللي مشمول حمايت بيشتري قرار گرفتند و طرفهاي درگير نيز در انتخاب روشها و ابزارهاي جنگي با محدوديتهايي روبهرو شدند تا جايي که بايد از کاربرد سلاحها و روشهايي که باعث رنج غيرضروري مي شوند، پرهيز کنند. پروتکل دوم نيز ضمن تاکيد بر ماده ۳ مشترک کنوانسيونها با هدف تضمين اعمال قواعد اصلي و اوليه حقوق جنگ در درگيريهاي داخلي به تصويب رسيد. در اين حال، نکته قابل توجه اين است که اين پروتکلها به هيچ وجه حقوق دولتها در برقراري نظم و قانون را محدود نکرده و مداخله خارجي را نيز توصيه نميکند (ماده ۳ پروتکل دوم).
قواعد اساسي حقوق بينالملل بشر دوستانه
در درگيريهاي مسلحانه
کميته بينالمللي صليب سرخ در اقدامي اصول حقوق بينالملل بشردوستانه را به منظور تسهيل توسعه حقوق بشردوستانه خلاصه کرده است که هر چند قدرت ابزارهاي حقوقي را ندارد و درصدد جايگزيني براي معاهدا ت لازمالاجرا نيز نيستند، اما براي آشنايي با قواعد حقوقي بشردوستانه بسيار مفيد و به جا است. بدين شرح که:
۱. اشخاصي که درگيري را ترک کرده و کساني که مشارکت مستقيم در درگيري ندارند، حق دارند که حيات و تماميت جسمي و روحيشان مورد احترام قرار گيرد. آنان در هر شرايط بايد مورد احترام واقع شوند و با آنان بدون هيچ گونه تبعيضي بصورت انساني رفتار شود.
۲. کشتن يا زخمي کردن دشمني که دستگير شده يا به مشارکت خود در درگيري پايان داده، ممنوع است.
۳. مجروحان و بيماران بايد توسط آن طرف مخاصمه که آنان را در اختيار داردف جمعآوري شوند و مورد مراقبت قرار بگيرند. اين حمايت همچنين شامل کارکنان، تاسيسات، حمل و نقل و تجهيزات پزشکي هم مي شود. نشان صليب سرخ يا هلال احمر علامت چنين حمايتي است و بايد مورد احترام واقع شود.
۴. رزمندگان و غيرنظاميان دستگير شده که در اختيار يک طرف مخاصمه هستند حق دارند که حيات، حيثيت، حقوق شخصي و اعتقاداتشان مورد احترام واقع شود. از آنان بايد در برابر تمامي اعمال خشونتبار و انتقامجويي حفاظت شود، آنان حق دارند با خانوادههايشان ارتباط برقرار کنند و کمکهاي امدادي دريافت كنند.
۵. هر فرد حق برخورداري از تضمينات قضايي اساسي را دارد. هيچ کس نبايد بخاطر عملي که مرتکب نشده، مسئول تلقي شود. هيچ کس نبايد مورد شکنجه جسمي و روحي، مجازاتهاي بدني يا رفتارهاي ظالمانه و خفت بار قرار بگيرد.
۶.طرفهاي درگيري و اعضاي نيروهاي مسلح آن ها حق نامحدودي در انتخاب شيوهها و روشهاي جنگي ندارند. استفاده از سلاحها يا روشهاي جنگي که باعث ورود درد غيرضروري يا رنج زايد ميشود، ممنوع است.
۷. به منظور استثنا کردن اموال و افراد غيرنظامي، طرفهاي درگيري همواره بايد ميان جمعيت غير نظامي و رزمندگان تفکيک قايل شوند. نه جمعيت غيرنظامي و نه افراد غيرنظامي، نبايد مورد حمله واقع شوند. حملات بايد صرفا عليه افرادنظامي هدايت شوند.
كميته ملي حقوق بشردوستانه ايران
سال 1378 جمعيت هلالاحمر جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد تاسيس كميته ملي حقوق بشردوستانه ايران را داد كه با تهيه آييننامه آن توسط هيات وزيران اجرايي شد. اين كميته وظيفه نظارت بر رعايت حقوق بشردوستانه در سطح ملي را برعهده خواهد داشت و با آموزش مفاهيم حقوق بشردوستانه در ميان نيروهاي مسلح، عموم مردم و مقاطع تحصيلي مختلف، وظيفه ترويج اين مفاهيم را بر عهده خواهد داشت.
برخي ديگر از وظايف اين كميته را ميتوان بدين شرح بر شمرد: ارايه نظارت مشورتي در زمينه تبيين و تفسير مقررات بشردوستانه، پيگيري امور مربوط به اسراي خارجي در ايران و اسرا و زندانيان ايراني در خارج از كشور، پيگيري امور مربوط به مجروحان جنگي به ويژه قربانيان سلاحهاي كشتار جمعي (شيميايي، هستهاي، ميكروبي و بيولوژيكي)، پيگيري موارد نقض مقررات بشر دوستانه در سطح بين المللي و ارايه گزارش به مجامع بينالمللي ذيربط و... .
اعضاي كميته، نماينده وزارت خانههاي مربوط خواهند بود. افرادي مانند نمايندگان وزارت خانههاي امور خارجه، دادگستري، كشور، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، رييس و دبيركل و مديركل امور حقوقي و امور بينالملل جمعيت هلال احمر هستند، كه دو مقام اخير در اين كميته حق راي ندارند.
هزينه فعاليتهاي كميته ملي در هر سال مالي از محل اعتبار مربوط كه بنا به پيشنهاد كميته توسط سازمان برنامه و بودجه در لايحه بودجه تحت عنوان كمك به كميته ملي حقوق بشردوستانه منظور ميشود، تامين خواهد شد. بديهي است اعتبارات منظور شده بابت كميته ملي در قانون بودجه، هر سال تخصيص يافته تلقي خواهد شد. كميته به صورت عادي، ساليانه چهار جلسه (هرسه ماه يك جلسه) خواهد داشت. همچنين جلسات فوقالعاده به تصميم رييس كميته ملي در غياب وي، دبير كل و يا بنا به تقاضاي دو سوم اعضاي واجد حق راي تشكيل ميشود.
کميته ملي حقوق بشردوستانه جمهوري اسلامي ايران که وظيفه ترويج حقوق بشردوستانه را بر عهده دارد، تا کنون اسناد بينالمللي و منابع و کتابهاي مهم و متعددي را تاليف و ترجمه کرده است از جمله کتاب تحولات اخير حقوق بشردوستانه بينالمللي و همچنين کتاب قواعد کاربردي حقوق مخاصمات مسلحانه که علاقه مندان براي مطالعه بيشتر ميتوانند به اين منابع مراجعه کنند. در نهايت تلاشهاي جامعه بينالمللي براي ايجاد يك ديوان دايمي بينالمللي نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد.
اساسنامه اين ديوان در شهر رم در سال 1998 به تصويب رسيد و ديوان در اول ژوئيه 2002 در شهر لاهه آغاز به كار كرد. اين ديوان براي رسيدگي به جنايات جنگي و جرايم ضد بشري و نسلكشي صلاحيت دارد.
با توجه به آن چه گفته شد، حقوق بشردوستانه قواعدي را در برميگيرد كه در دوران جنگ حاكم است و بيش از همه به كمك غيرنظاميان ميشتابد تا از حقوق آنان دفاع كند. بنابراين حقوق بشردوستانه حقوق دوران جنگ است.
کارکردهاي حقوق بينالملل بشردوستانه
وقتي آتش جنگ شعله ور مي شود، اخلاق به يك سو ميرود و ارزش جان انسانها نا ديده گرفته مي شود. جنگهاي جهاني مصداق جنگهاي غيرانساني هستند، اما برخي در اين هنگام هم به دنبال آن هستند كه بعضي از اصول اوليه اخلاقي مورد توجه قرار بگيرد و ناديده گرفته نشود. اين اصول اخلاقي، با عنوان حقوق بشردوستانه در حقوق بينالملل مورد بررسي قرار ميگيرد. در ادامه به حقوق دوران جنگ نگاهي دقيقتر مياندازيم.
جامعه بشري همواره از درگيريهاي مسلحانه رنج برده است. درگيريهايي که سرانجامشان مرگ و رنج انسانهاي بيگناه را به همراه دارند. در اين زمينه حقوق بينالملل بشردوستانه مطرح شد که يکي از شاخههاي اصلي حقوق بينالملل عمومي است. حقوق بينالملل بشردوستانه به تعريف کميته بينالملل صليب سرخ، «مجموعه قواعد مربوط به زمان جنگ است که هدف از اين قواعد، يکي حمايت از افرادي است که در زمان جنگ در مخاصمه شرکت نکرده اند يا آن را ترک کرده اند و ديگري محدود کردن روش و وسايلي است که در جنگ به کار گرفته ميشود». در واقع هدف اصلي اين حقوق، پيگيري و محدود کردن آلام بشري در طول درگيريهاي مسلحانه است. بايد توجه داشت كه اجراي واقعي و موثر حقوق بشر بيش از هر چيز مستلزم آن است كه يكايك افراد به حقوق خود و ديگران آگاهي يابند و بدين ترتيب بتوانند حفظ و رعايت آن ها را خواستار شوند. بنابراين شناساندن حقوق بشر و راه هاي حمايت از آن ها، يكي از پيش شرطهاي ضروري براي جلوگيري از زيرپا گذاشتن اين حقوق است.
تاريخچه
اين انديشه ابتدا توسط فردي به نام هنري دوان
(Henri Dunant) مطرح شد. دوان که خود تجربه حضور در جنگ را داشت در کتاب خاطرات جنک سولفرينو که در سال ۱۸۶۲ منتشر شد، پيشنهاد تشکيل انجمنهاي ملي براي مراقبت از بيماران و زخميهاي جنگ بدون توجه به نژاد، مليت و يا مذهب آنان را داد. وي همچنين خواستار تدوين معاهدهاي شد که دولتها با امضاي آن اين انجمن را به رسميت بشناسند. دوان توانست در ادامه تلاشهاي خود کميته بينالمللي کمک به مجروحان را تاسيس کند که نام آن به کميته بينالمللي صليب سرخ تغيير يافت. اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که وقوع برخي درگيريهاي مسلحانه بر توسعه و تکامل حقوق بينالملل بشردوستانه تاثير بسيار داشت. مثلا استفاده از سلاحهاي شيميايي و گازهاي سمي و بدرفتاري با اسراء در اولين جنگ جهاني زمينه تصويب معاهدات 1925 راجع به منع کاربرد گازهاي خفهکننده و سمي و کنوانسيون 1929 راجع به رفتار با اسراي جنگي را فراهم آورد و بالاخره تصويب کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو 1949 پاسخي به فجايع دومين جنگ جهاني بود. در سال ۱۸۶۴ کنوانسيون ژنو، حقوق بشر دوستانه معاصر را پايهگذاري کرد. با گذشت زمان درگيريهاي مسلحانه اثرات گستردهاي بر توسعه حقوق بشر دوستانه داشتند. جنگ هاي اول ودوم جهاني هر دو سبب تصويب معاهدات جديد شدند تا سرانجام در سال ۱۹۴۹ چهار کنوانسيون به تصويب رسيد که به کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو معروف شدند. در واقع امروز اين چهار کنوانسيون به علاوه پروتکل الحاقي که در سال ۱۹۷۷ به تصويب رسيد اسناد و منابع اصلي حقوق بشردوستانه را تشکيل مي دهند.
حقوق بينالملل بشر دوستانه و حقوق بشر
هر چند حقوق بينالملل بشردوستانه و حقوق بشر مکمل يکديگرند و هر دو از فرد حمايت ميکنند، اما تفاوتهايي را ميتوان بين اين دو ذکر کرد، از جمله اين که حقوق بشردوستانه در موقع درگيريهاي مسلحانه اعمال ميشود، در حالي که حقوق بشر يا حداقل بعضي از اين حقوق مربوط به زمان صلح و جنگ است. همچنين ميدانيم که حقوق بشر در صدد جلوگيري از رفتار مستبدانه دولتها بر اشخاص است ، در حالي که حقوق بشر دوستانه در درجه اول در صدد حمايت از غير نظاميان و تنظيم روشهايي براي هدايت عمليات نظامي است. بايد خاطرنشان كرد كه پيدايش حقوق بشردوستانه موخر بر حقوق بشر بوده است.
حقوق بينالملل بشردوستانه و حقوق جنگ
هرچند عدهاي اين دو اصطلاح را به جاي هم به کار ميبرند، اما همان طور که اساتيد حقوق نيز اذعان داشتهاند: «حقوق بشردوستانه در واقع بخشي از حقوق جنگ به شمار ميرود و آن مجموعه قواعد حقوق بينالملل حاکم بر زمان جنگ است که عمدتا جنبه حمايتي دارد، حال آن که بخش ديگري از حقوق جنگ به تبيين قواعد مربوط به جنگ ميپردازد، مانند مضمون حقوقي مقابله به مثل مسلحانه، آغاز و پايان جنگ، تعيين عرصه مخاصمات، بيطرفي و...».
بنابراين محدود کردن حقوق جنگ به حقوق بشردوستانه صحيح به نظر نميرسد.
کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو
امروزه کنوانسيونهاي چهارگانه ژنو به علاوه دو پروتکل الحاقي منابع اصلي حقوق بينالملل بشردوستانه را تشکيل ميدهند. نخستين کنوانسون ژنو (۱۹۴۹)، از مجروحان و بيماران نيروهاي مسلح در ميدان نبرد حمايت ميکند.
دومين کنوانسيون ژنو (۱۹۴۹)، از مجروحان، بيماران و
کشته شدگان نيروهاي مسلح در دريا حمايت ميکند.
سومين کنوانسيون ژنو (۱۹۴۹)، مربوط به رفتار با اسيران جنگي است و چهارمين کنوانسيون، مربوط به حمايت از افراد غيرنظامي در دوران جنگ است. (اغلب کشورهاي عضو سازمان ملل از جمله کشور ايران به اين کنوانسيونها ملحق شدهاند).
با اين حال، در اين کنوانسيونها به بعضي زمينهها مانند نحوه هدايت مخاصمات و حمايت از غيرنظاميان در برابر آثار مخاصمات بيتوجهي شده بود. در نتيجه براي تکميل اين اسناد تصميم گرفته شد تا متون جديدي به صورت پروتکلهاي الحاقي به تصويب برسد و سرانجام در سال ۱۹۷۷ اين امر محقق شد. با تصويب پروتکل اول غيرنظاميان در درگيريهاي مسلحانه بينالمللي مشمول حمايت بيشتري قرار گرفتند و طرفهاي درگير نيز در انتخاب روشها و ابزارهاي جنگي با محدوديتهايي روبهرو شدند تا جايي که بايد از کاربرد سلاحها و روشهايي که باعث رنج غيرضروري مي شوند، پرهيز کنند. پروتکل دوم نيز ضمن تاکيد بر ماده ۳ مشترک کنوانسيونها با هدف تضمين اعمال قواعد اصلي و اوليه حقوق جنگ در درگيريهاي داخلي به تصويب رسيد. در اين حال، نکته قابل توجه اين است که اين پروتکلها به هيچ وجه حقوق دولتها در برقراري نظم و قانون را محدود نکرده و مداخله خارجي را نيز توصيه نميکند (ماده ۳ پروتکل دوم).
قواعد اساسي حقوق بينالملل بشر دوستانه
در درگيريهاي مسلحانه
کميته بينالمللي صليب سرخ در اقدامي اصول حقوق بينالملل بشردوستانه را به منظور تسهيل توسعه حقوق بشردوستانه خلاصه کرده است که هر چند قدرت ابزارهاي حقوقي را ندارد و درصدد جايگزيني براي معاهدا ت لازمالاجرا نيز نيستند، اما براي آشنايي با قواعد حقوقي بشردوستانه بسيار مفيد و به جا است. بدين شرح که:
۱. اشخاصي که درگيري را ترک کرده و کساني که مشارکت مستقيم در درگيري ندارند، حق دارند که حيات و تماميت جسمي و روحيشان مورد احترام قرار گيرد. آنان در هر شرايط بايد مورد احترام واقع شوند و با آنان بدون هيچ گونه تبعيضي بصورت انساني رفتار شود.
۲. کشتن يا زخمي کردن دشمني که دستگير شده يا به مشارکت خود در درگيري پايان داده، ممنوع است.
۳. مجروحان و بيماران بايد توسط آن طرف مخاصمه که آنان را در اختيار داردف جمعآوري شوند و مورد مراقبت قرار بگيرند. اين حمايت همچنين شامل کارکنان، تاسيسات، حمل و نقل و تجهيزات پزشکي هم مي شود. نشان صليب سرخ يا هلال احمر علامت چنين حمايتي است و بايد مورد احترام واقع شود.
۴. رزمندگان و غيرنظاميان دستگير شده که در اختيار يک طرف مخاصمه هستند حق دارند که حيات، حيثيت، حقوق شخصي و اعتقاداتشان مورد احترام واقع شود. از آنان بايد در برابر تمامي اعمال خشونتبار و انتقامجويي حفاظت شود، آنان حق دارند با خانوادههايشان ارتباط برقرار کنند و کمکهاي امدادي دريافت كنند.
۵. هر فرد حق برخورداري از تضمينات قضايي اساسي را دارد. هيچ کس نبايد بخاطر عملي که مرتکب نشده، مسئول تلقي شود. هيچ کس نبايد مورد شکنجه جسمي و روحي، مجازاتهاي بدني يا رفتارهاي ظالمانه و خفت بار قرار بگيرد.
۶.طرفهاي درگيري و اعضاي نيروهاي مسلح آن ها حق نامحدودي در انتخاب شيوهها و روشهاي جنگي ندارند. استفاده از سلاحها يا روشهاي جنگي که باعث ورود درد غيرضروري يا رنج زايد ميشود، ممنوع است.
۷. به منظور استثنا کردن اموال و افراد غيرنظامي، طرفهاي درگيري همواره بايد ميان جمعيت غير نظامي و رزمندگان تفکيک قايل شوند. نه جمعيت غيرنظامي و نه افراد غيرنظامي، نبايد مورد حمله واقع شوند. حملات بايد صرفا عليه افرادنظامي هدايت شوند.
كميته ملي حقوق بشردوستانه ايران
سال 1378 جمعيت هلالاحمر جمهوري اسلامي ايران، پيشنهاد تاسيس كميته ملي حقوق بشردوستانه ايران را داد كه با تهيه آييننامه آن توسط هيات وزيران اجرايي شد. اين كميته وظيفه نظارت بر رعايت حقوق بشردوستانه در سطح ملي را برعهده خواهد داشت و با آموزش مفاهيم حقوق بشردوستانه در ميان نيروهاي مسلح، عموم مردم و مقاطع تحصيلي مختلف، وظيفه ترويج اين مفاهيم را بر عهده خواهد داشت.
برخي ديگر از وظايف اين كميته را ميتوان بدين شرح بر شمرد: ارايه نظارت مشورتي در زمينه تبيين و تفسير مقررات بشردوستانه، پيگيري امور مربوط به اسراي خارجي در ايران و اسرا و زندانيان ايراني در خارج از كشور، پيگيري امور مربوط به مجروحان جنگي به ويژه قربانيان سلاحهاي كشتار جمعي (شيميايي، هستهاي، ميكروبي و بيولوژيكي)، پيگيري موارد نقض مقررات بشر دوستانه در سطح بين المللي و ارايه گزارش به مجامع بينالمللي ذيربط و... .
اعضاي كميته، نماينده وزارت خانههاي مربوط خواهند بود. افرادي مانند نمايندگان وزارت خانههاي امور خارجه، دادگستري، كشور، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، رييس و دبيركل و مديركل امور حقوقي و امور بينالملل جمعيت هلال احمر هستند، كه دو مقام اخير در اين كميته حق راي ندارند.
هزينه فعاليتهاي كميته ملي در هر سال مالي از محل اعتبار مربوط كه بنا به پيشنهاد كميته توسط سازمان برنامه و بودجه در لايحه بودجه تحت عنوان كمك به كميته ملي حقوق بشردوستانه منظور ميشود، تامين خواهد شد. بديهي است اعتبارات منظور شده بابت كميته ملي در قانون بودجه، هر سال تخصيص يافته تلقي خواهد شد. كميته به صورت عادي، ساليانه چهار جلسه (هرسه ماه يك جلسه) خواهد داشت. همچنين جلسات فوقالعاده به تصميم رييس كميته ملي در غياب وي، دبير كل و يا بنا به تقاضاي دو سوم اعضاي واجد حق راي تشكيل ميشود.
کميته ملي حقوق بشردوستانه جمهوري اسلامي ايران که وظيفه ترويج حقوق بشردوستانه را بر عهده دارد، تا کنون اسناد بينالمللي و منابع و کتابهاي مهم و متعددي را تاليف و ترجمه کرده است از جمله کتاب تحولات اخير حقوق بشردوستانه بينالمللي و همچنين کتاب قواعد کاربردي حقوق مخاصمات مسلحانه که علاقه مندان براي مطالعه بيشتر ميتوانند به اين منابع مراجعه کنند. در نهايت تلاشهاي جامعه بينالمللي براي ايجاد يك ديوان دايمي بينالمللي نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد.
اساسنامه اين ديوان در شهر رم در سال 1998 به تصويب رسيد و ديوان در اول ژوئيه 2002 در شهر لاهه آغاز به كار كرد. اين ديوان براي رسيدگي به جنايات جنگي و جرايم ضد بشري و نسلكشي صلاحيت دارد.
با توجه به آن چه گفته شد، حقوق بشردوستانه قواعدي را در برميگيرد كه در دوران جنگ حاكم است و بيش از همه به كمك غيرنظاميان ميشتابد تا از حقوق آنان دفاع كند. بنابراين حقوق بشردوستانه حقوق دوران جنگ است.
منبع : روزنامه حمايت ۷/۱۰/۱۳۹۱
موضوعات مرتبط: مقالات حقوق بشر و بین الملل
تاريخ : | ۳ ب.ظ | نویسنده : محمد علی جنیدی |