دادخواست به تقاضاي كتبي و رسمي خواهان از دادگاه براي رسيدگي به پرونده قضايي در قالبي خاص و با شرايطي كه قانون پيشبيني کرده است، گفته ميشود که بايد به صورت كتبي و بر روي برگههاي چاپي مخصوصي كه از طرف دادگستري تهيه شده است، تنظيم شود.
استرداد دادخواست در اصطلاح به معناي اعراض از آثار دادخواست است که در نتيجه استرداد دادخواست و پذيرش آن، دادخواست يا پيوستهاي آن به دادخواستدهنده پس داده نميشود بلکه تقديم آن، کاًن لم يکن تلقي ميشود.
استرداد دادخواست يکي از راههاي زوال دادرسي است، زوال دادرسي به معناي خاتمه يافتن دادرسي است و دادگاه از رسيدگي و صدور حکم معاف ميشود.
در حقيقت بر اثر شرايطي خاص و به جهاتي، به دنبال عمل و اراده يکي از طرفين دعوا يا هر دوي آنها، نيازي به ادامه دخالت قاضي و در نهايت صدور حکم براي حل اختلاف وجود نخواهد داشت.
ممکن است خواهان، پس از اينکه دادخواست خود را تقديم کرد، به جهتي از جهات، از ادامه دعوا منصرف شود يا به مصلحت بداند که دعوا را در وقتي ديگر مطرح و تعقيب کند، به عنوان مثال، خواهان بعد از اينکه دعوايش را مطرح کرد، متوجه ميشود که اگر فلان مدرک را ميداشت، موفقيت او در دعوا حتمي بود، در حالي که دسترسي به آن مدرک فعلاً مقدور نيست و احتمالاً دست کسي است که فعلاً در خارج از کشور به سر ميبرد.
بنابراين بايد صبر کند تا آن شخص از سفر بازگردد و او با اخذ مدرک مورد نظر از وي، مجدداً به تقديم دادخواست مبادرت کند بنابراين دادخواست خود را مسترد ميکند. در اين صورت دادگاه به موجب قانون مکلف به قبول اين درخواست است و قرار ابطال دادخواست را صادر خواهد کرد. با اعلام ابطال دادخواست، بايد قرارهاي انجامشده مثل قرار کارشناسي و معاينه محل و را باطل دانست.
انواع استرداد
استرداد دادخواست به صورت صريح يا تلويحي (ضمني) صحيح است اما در هر صورت بايد مبين استرداد باشد.
استرداد صريح
در استرداد صريح، خواهان با تقديم لايحه يا اظهار شفاهي در دادگاه و درج آن در صورتمجلس، دادخواست خود را پس ميگيرد که اين اقدام تا جلسه نخست دادرسي امکانپذير است و در اين صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر ميکند.
استرداد ضمني
استرداد ضمني در مواردي است که دادگاه به اخذ توضيح از خواهان نياز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعيينشده حاضر نشود و دادگاه، با اخذ توضيح از خوانده هم نتواند رأي بدهد. در اين صورت دادخواست ابطال ميشود. همچنين در صورتي که با دعوت قبلي، هيچ يک از اصحاب دعوا حاضر نشوند و دادگاه هم نتواند در ماهيت دعوا بدون اخذ توضيح رأي صادر کند، دادخواست ابطال ميشود. (مفاد ماده 95 قانون آيين دادرسي مدني)
در حقيقت، حضور نداشتن خواهان در جلسه دادرسي و عدم پيگيري دادرسي، انصراف ضمني از تعقيب دادخواست تلقي و دادخواست خواهان ابطال ميشود.
همانگونه که گفته شد، با درخواست استرداد دادخواست، قرار ابطال دادخواست صادر خواهد شد.
اين قرار از قرارهاي قاطع دعوا است که همواره از سوي دادگاه صادر ميشود و با صدور آن، پرونده از دادگاه رسيدگيکننده به دعوا خارج ميشود.
مهلت استرداد
بر اساس ماده ۱۰۷ قانون آيين دادرسي مدني، «استرداد دعوا و دادخواست به ترتيب زير صورت ميگيرد:
الف - خواهان ميتواند تا نخستين جلسه دادرسي، دادخواست خود را مسترد كند. در اين صورت، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر ميکند.
ب - خواهان ميتواند مادامي كه دادرسي تمام نشده است، دعواي خود را استرداد كند. در اين صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر ميکند.
ج - استرداد دعوا پس از ختم مذاكرات اصحاب دعوا در موردي ممكن است كه يا خوانده راضي باشد يا خواهان از دعواي خود به كلي صرف نظر كند. در اين صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد كرد.»
با توجه به ماده مزبور، مقطع زماني که دادخواستدهنده ميتواند دادخواست خود را مسترد کند، تا نخستين جلسه دادرسي است.
در نتيجه خواهان اصلي، متقابل، وارد ثالث و جالب ثالث ميتواند پس از تقديم دادخواست تا نخستين جلسه دادرسي يا نخستين جلسه پس از تقديم دادخواست ورود ثالث يا جلب ثالث، آن را پس بگيرد.
در ماده 363 قانون آيين دادرسي مدني نيز، استرداد دادخواست تجديدنظر پيشبيني شده است.
بر اساس اين ماده، «چنانچه هر يک از طرفين دعوا دادخواست تجديدنظر خود را مسترد کنند، مرجع تجديدنظر، قرار ابطال دادخواست تجديدنظر را صادر ميکند.»
همچنين از ماده 415 قانون آيين دادرسي مدني، ميتوان استرداد دادخواست فرجامي را استنباط کرد.
اين ماده ميگويد: «اگر فرجامخواه دادخواست فرجامي خود را استرداد کند يا دادخواست او رد شود، حق درخواست فرجام تبعي ساقط ميشود و اگر درخواست فرجام تبعي شده باشد، بلااثر ميشود.»
منظور از عبارت «تا نخستين جلسه دادرسي» از زمان تقديم دادخواست تا نخستين اقدام شخص در جلسه نخستين دادرسي است، مگر اينکه قرينهاي بر خلاف آن وجود داشته باشد.
اثر استرداد دادخواست
اثر استرداد دادخواست که منتهي به قرار ابطال دادخواست ميشود، آن است که حالت طرفين دعوا به حالت قبل از طرح دعوا بازميگردد، يعني دعوا مجدداً قابل طرح است و حق مدعي يا خواهان از بين نميرود و در صورتي که بعد از استرداد دادخواست پشيمان باشد، ميتواند مجدداً به اقامه دعوا بپردازد و با تقديم دادخواست جديد در واقع دادرسي زايلشده را دوباره احيا کند.
همچنين با صدور قرار ابطال دادخواست، مرور زمان که با طرح دعوا قطع شده است، دوباره برقرار ميشود و استمرار پيدا ميکند و خسارات تأخير تأديهاي که از زمان طرح دعوا قابل مطالبه است، ديگر قابل مطالبه نخواهد بود.
استرداد توسط وکيل
با توجه به بند 9 ماده 35 قانون آيين دادرسي مدني، در صورتي که خواهان وکيل داشته باشد، وي در صورتي ميتواند دادخواست را پس بگيرد که اين امر در وکالتنامه او تصريح شده باشد.
ماده 35: «وكالت در دادگاهها شامل تمام اختيارات راجع به امر دادرسي است، جز آنچه را كه موكل استثنا كرده باشد يا توكيل در آن خلاف شرع باشد اما در امور زير بايد اختيارات وكيل دروكالتنامه تصريح شود... بند 9 - وكالت در استرداد دادخواست يا دعوا.»
نکته قابل توجه اين است که پذيرش استرداد دادخواست مشروط به رضايت خوانده نشده است، در نتيجه با استرداد دادخواست توسط خواهان، در صورتي که در مقطع قانوني انجام شده باشد، دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر ميکند.
در صورتي که استرداد دادخواست مطرح شود، خواهان ميتواند پيش از صدور قرار ابطال دادخواست، از آن منصرف شود.
تقاضاي جبران خسارت
پرسشي که در اينجا ممکن است مطرح شود، اين است که آيا با استرداد دادخواست توسط خواهان، خوانده دعوا ميتواند جبران خسارت وارده بر اثر اقامه دعوا از سوي خواهان را تقاضا کند؟
پاسخ به اين پرسش مثبت است و بايد دانست که خوانده ميتواند جبران خسارت وارده را تقاضا کند اما نه به اين صورت که ابطال دادخواست خواهان، موکول به پرداخت خسارت به خوانده دعوا باشد بلکه دادگاه مکلف به قبول درخواست خواهان مبني بر استرداد دادخواست است و در نهايت خوانده دعوا در صورتي که در مقابل اقامه دعواي خواهان وکيل انتخاب کرده و حقالوکالهاي پرداخته باشد يا براي دفاع متحمل هزينههايي شده باشد، ميتواند با تقديم دادخواست به دادگاه، جبران خسارت خود را از دادگاه مطالبه کند.
استرداد در صورت تعدد خواندگان
بايد به اين نکته توجه کرد که در صورت تعدد خواندگان، استرداد دادخواست مشمول احکام و آثار استرداد دعوا است؛ يعني در دعاوي قابل تجزيه، ممکن است دادخواست نسبت به بعضي خواندگان مسترد شود که در اين صورت دادخواست نسبت به آنها ابطال ميشود و نسبت به سايرين مراحل قانوني خود را طي ميکند.
اين در حالي است که در دعاوي غير قابل تجزيه، استرداد دادخواست نسبت به بعضي از خواندگان عليالقاعده نبايد شنيده شود.
موارد استرداد دادخواست
موارد استرداد داخواست از قرار ذيل است:
1- خواهان ميتواند تا نخستين جلسه دادرسي، دادخواست خود را مسترد کند. (بند الف ماده 107 قانون آيين دادرسي مدني) اين ماده ميگويد: «استرداد دعوا و دادخواست به ترتيب زير صورت ميگيرد... الف - خواهان ميتواند تا نخستين جلسه دادرسي، دادخواست خود را مسترد كند. در اين صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر ميکند.»
2- خوانده ميتواند تا نخستين جلسه دادرسي، دادخواست دعواي متقابل خود را استرداد کند.
دعواي متقابل دعوايي است که خوانده ميتواند در مقابل ادعاي خواهان، اقامه کند که بايد با دعواي اصلي ناشي از يک منشا بوده يا با آن ارتباط کامل داشته باشد؛ يعني اتخاذ تصميم در يکي مؤثر در ديگري باشد.
3- هر يک از اصحاب دعوا که دادخواست جلب ثالث را به دادگاه تقديم داشتهاند، ميتوانند دادخواست را مسترد کنند.
4- وارد ثالث ميتواند بعد از ورود به دعوا و ارائه دادخواست آن را مسترد کند.
5- تجديد نظرخواه ميتواند دادخواست تجديد نظر خود را مسترد کند. (ماده 363 قانون آيين دادرسي مدني)
قابل ذکر است که در اين مورد قانونگذار مقطع استرداد دادخواست تجديدنظر را تعيين نکرده که علت آن محدود بودن مهلت تجديدنظر است؛ زيرا قرار ابطال دادخواست، زوال دعواي تجديد نظر را در پي داشته و در نتيجه راًي قطعي ميشود.
همچنين آثار و احکام استرداد دادخواست ورود ثالث و جلب ثالث در اين مرحله مانند استرداد دادخواست تجديد نظر است. به عبار ت ديگر قانونگذار در اين موارد هم مقطع استرداد دادخواست را تعيين نکرده است.
6- فرجامخواه ميتواند دادخواست فرجامي خود را مسترد کند. (مستنبط از ماده 415 قانون آيين دادرسي مدني)
قانونگذار استرداد دادخواست فرجامي را پيش بيني نکرده است، اما با توجه به ملاک ماده 363 قانون آيين دادرسي مدني، احکام و آثار دادخواست تجديد نظر بر آن مترتب است.
7- واخواه نيز ميتواند دادخواست واخواهي خود را مسترد کند.
در اين مورد نيز استرداد دادخواست واخواهي پيشبيني نشده اما با توجه به ملاک ماده 363 قانون آيين دادرسي مدني، احکام و آثار دادخواست تجديد نظر بر آن مترتب است.
اثر استرداد بر دعواي طاري
استرداد دادخواست و ابطال دادخواست دعواي اصلي، هيچ اثري بر دعاوي طاري متقابل، جلب ثالث و ورود ثالث ندارد.
در اين موارد دادگاه بايد به اين دعاوي همانند دعواي اصلي رسيدگي کند، زيرا رسيدگي نکردن به هر دعوايي که اقامه شده باشد، مستلزم تصريح قانوني است که در اين خصوص وجود ندارد.
منبع : روزنامه حمايت
موضوعات مرتبط: مقالات حقوقی
برچسبها: استرداد دادخواست , نرخ عدالت